loading...
دانلود فور یو,دانلود نرم افزار و....جدید

joke

admin بازدید : 274 جمعه 08 دی 1391 نظرات (0)
******************************جک*****************************
معلم: چرا در نوشتن انشا از پدرت كمك نمي گيري؟
دانش آموز: آخر او از دست شما دلخور است.
معلم: از دست من، چرا؟
دانش آموز: چون شما هفته قبل به انشاي او نمره بدي داديد!
******************************جک*****************************
دبير فيزيك: اگر بخواهيم ساختماني را سيم كشي كنيم و لامپ هاي اتاق را به طور انشعابي ببنديم، چه مي كنيم؟
دانش آموز: اجازه آقا! سيم كش مي آوريم.
******************************جک*****************************
معلم به دانش آموز :«يك جمله بگو در آن چاي باشد.»
دانش آموز :«اجازه ! قوري.»
******************************جک*****************************
معلم تاريخ: آهاي! تو كه با آن قد بلندت ته كلاس ايستاده اي و بر و بر من را نگاه مي كني، بگو اسكندر مقدوني كه بود.
- نمي دانم.
- چه كسي ناصر الدين شاه را كشت؟
- نمي دانم.
- پس با اين وضع چطور مي خواهي امتحان تاريخ بدهي؟
- من كه نمي خواهم امتحان بدهم. آمده ام بخاري كلاس را تعمير كنم.
 ******************************جک*****************************
اولي: تا به حال به هيچ كدام از آرزوهاي دوران كودكي ات رسيده اي؟
دومي: بله، وقتي بچه بودم و مادرم موهايم را شانه مي كرد، آرزو داشتم كچل بشوم!
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
آدرس ایمیل پشتیبانی سایت: downloadforyouir@yahoo.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1132
  • کل نظرات : 78
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 3231
  • آی پی امروز : 94
  • آی پی دیروز : 77
  • بازدید امروز : 516
  • باردید دیروز : 157
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 1,495
  • بازدید ماه : 4,969
  • بازدید سال : 41,537
  • بازدید کلی : 1,617,435
  • کدهای اختصاصی